ما در حال گذر از انقلاب صنعتی[1] بزرگ هستیم و با توجه به انقطاع دیجیتال روزافزون در صنایع، فناوری امروز ممکن است بیشتر از انقلابهای هدایت شده توسط برق، ماشین بخار، خطوط مونتاژ و رایانههای اولیه، مخرب باشد. ظهور فناوری دیجیتال و مبتنی بر داده، کل صنایع را متحول کرده است و به کوچکترین کسبوکارهای نوپا (استارتاپها) کمک میکند تا به سرعت در بازار حضور پیدا کنند، در زمان رکود به یک مقیاس تبدیل شوند و مسیر را برای مدلهای کاملاً جدید کسبوکار هموار کنند. از سوی دیگر، برندهای معتبری که عصر دیجیتال[2] را نادیده میگیرند و از موقعیت موجود رضایت ندارند، با سرعت غافلگیرکنندهای رو به نابودی میروند. در حالیکه فناوریهای جدید و راهحلهای دیجیتال به آرامی در حوزههای مختلف کسبوکار معرفی شدهاند، بسیاری از فناوریهای طراحی شده برای زنجیره تامین، بر حل مسائل شناخته شده تمرکز کردهاند.
امروزه، تمام زنجیرههای تامین صنعت[3] در اوج نوآوری قرار دارند. سال 2020 از نظر استراتژیهای زنجیره تامین در تمام صنایع، بدون استثناء یک سال حیرتانگیز بوده است. اکثر شرکتها در سراسر صنایع، برخی از استراتژیهای زنجیره تامین قبل از دوران کرونا و تعداد کمی از برنامههای زنجیره تامین دیجیتال را در مراحل مختلف برنامهریزی یا اجرا داشتند. در دنیای پساکرونا، همه این استراتژیها در حال بازنگری هستند. زنجیره تامین باید با استفاده از یکپارچهسازی دادههای بلادرنگ در میان نهادها و شرکاء، گام دیگری را به جلو بردارد تا تصمیمگیری مؤثرتر و افزایش مزایای جریان نقدی را که با بهبود سرمایه در گردش اندازهگیری میشود، امکانپذیر سازد. به عبارت دیگر، اختلال در حال تبدیل شدن به منشاء نوآوری است. بنابراین، چگونه میتوان به یک زنجیره تامین نوآورانه تبدیل شد و برای ایجاد مزایای جریان نقدی آن، پیشگامی را حفظ کرد؟
اتخاذ یک استراتژی تحول دیجیتال فعال، به زنجیرههای تامین اجازه میدهد تا از مزیتها استفاده و پایه هزینهای چابک و انعطافپذیر را حفظ کنند. تحلیلگران برجسته و 100 شرکت برتر فورچون،[4] در حال حاضر در مورد موضوعات دیجیتال فعال صحبت میکنند که میتواند زنجیرههای تامین را در آینده نزدیک و میانمدت متحول سازد. بنابراین، ابتدا در مورد این موضوع صحبت میکنیم که وضعیت فعلی چیست و زنجیرههای تامین امروز چه کاری میتوانند انجام دهند تا «به درستی» برای اختلالات شناخته شده به عنوان هنجارهای متداول، آماده شوند. زنجیرههای تامین باید اهداف خود را در مواجهه با موارد زیر تعدیل کنند:
- تغییر ویژگیهای جمعیتشناختی جامعه براساس افزایش شهرنشینی و مهاجرتهای جدید، که پس از احیای فعالیت اقتصادی اتفاق میافتد.
- فشار مداوم دوباره برای کاهش هزینهها و افزایش دسترسی به اطلاعات در سراسر شرکای زنجیره تامین مستقیم، و همچنین در سراسر اکوسیستم شرکاء.
- افزایش آگاهی مشتری، با در دسترس بودن اطلاعات آنلاین و انتظارات پاسخ به موقع.
- تمرکز مجدد بر انعطافپذیری در زنجیرههای تامین، که به طور طبیعی با بهبود چشمانداز در چند لایه شرکای زنجیره تامین مرتبط است.
- برنامهها و مقررات اصلاحات دولتی، که بیشتر صنایع را تحت تاثیر قرار میدهد یا القاء میکند.
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر